احادیث ائمه


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
باسلام به وبلاگ من خوش آمدید!!
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 65
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 65
بازدید ماه : 850
بازدید کل : 188693
تعداد مطالب : 599
تعداد نظرات : 8
تعداد آنلاین : 1



تبلیغات
وصیتنامه شهدا
کمک به مسافر
نویسنده : فهیمه
تاریخ : یک شنبه 14 دی 1393

  
پیامبر اکرم (ص) فرمود :

هر کس در بر آوردن حاجت مسافر مؤمنی به وی کمک کند ،

خدا هفتاد و سه گرفتاری از او بر طرف کند .

یکی از آنها در دنیاست که غم و اندوه را از او می زداید

و هفتاد و دو گرفتاری را هنگام گرفتاری بزرگ (سختی قیامت )

از او دور می کند .


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
چادرم را برندارید..
نویسنده : فهیمه
تاریخ : یک شنبه 14 دی 1393


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
شرط ازدواج
نویسنده : فهیمه
تاریخ : یک شنبه 14 دی 1393

 

دکتری برای خواستگاری دختری رفت ولی دختر او را رد کرد و گفت به شرطی قبول میکنم که مادرت به عروسی نیاید.

آن جوان در کار خود ماند و پیش یکی از اساتید خود رفت و با خجالت چنین گفت: در سن یک سالگی پدرم مرد ومادرم برا اینکه خرج زندگیمان را تامین کند در خونه های مردم رخت و لباس میشست

حالا دختری که خیلی دوستش دارم شرط کرده که فقط بدون حضور مادرم حاضر به ازدواج با من است نه فقط این بلکه این گذشته مادرم مرا خجالت زده کرده است به نظرتان چکار کنم

استاد به او گفت:از تو خواسته ای دارم به منزل برو و دست مادرت را بشور، فردا به نزد من بیا و بهت میگم چکار کنی

و جوان به منزل رفت و اینکار را کرد ولی با حوصله دستای مادرش را در حالی که اشک بر روی گونه هایش سرازیر شده بود انجام داد زیرا اولین بار بود که دستان مامانش درحالی که از شدت شستن لباسهای مردم چروک شده وتماما تاول زده و ترک برداشته اند را دید

طوری که وقتی آب را روی دستانش میریخت از درد به لرز میفتاد.

پس از شستن دستان مادرش نتونست تا فردا صبر کند و همون موقع به استاد خود زنگ زد و گفت:

ممنونم که راه درست را بهم نشون دادی من مادرم را به امروزم نمیفروشم چون اون زندگی را برای آینده من تباه کرد . . .

به سلامتی همه مادرا

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
عکس نوشته9
نویسنده : فهیمه
تاریخ : یک شنبه 14 دی 1393


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب ...
آقاجان..
نویسنده : فهیمه
تاریخ : یک شنبه 14 دی 1393

 

 

یا صاحب الزمان عج

قسمت نشد که گاه به گاهی ببینمت

حتی به قدر ِ نیم نگاهی ببینمت

تکلیفِ بیقراری این دل چه میشود؟!!!

اصلاً شما اگر که نخواهی ببینمت...

ای کاش یک سه شنبه شبی قسمتم شود

در راهِ جمکران سر راهی ببینمت

یا که مُحَرَمی شود و بین کوچه‌ای

در حالِ کار ِ نصبِ سیاهی ببینمت

آقا خدا نیاوَرَد آن روز را که من

سرگرم میشوم به گناهی ببینمت

با این دلِ سیاه و تباهم چه دلخوشم

بر این خیالِ کهنه واهی ببینمت!

دارم یقین که روز ِ وصالِ تو میرسد

ذکر ِ لبم شده که الهی ببینمت


اللهم عجل لولیک الفرج

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پس از اَفرینش اَدم....
نویسنده : فهیمه
تاریخ : یک شنبه 14 دی 1393

 

 

پس از اَفرینش اَدم خدا گفت به او: نازنینم اَدم....


با تو رازی دارم !..
اندکی پیشتر اَی ..
اَدم اَرام و نجیب ، اَمد پیش !!.
زیر چشمی به خدا می نگریست !..


محو لبخند غم آلود خدا ! دلش انگار گریست .
نازنینم اَدم!!. ( قطره ای اشک ز چشمان خداوند چکید ) !!!..

یاد من باش ... که بس تنهایم !!.
بغض آدم ترکید ، .. گونه هایش لرزید !!

به خدا گفت :
من به اندازه ی ....
من به اندازه ی گلهای بهشت .....نه ...
به اندازه عرش ..نه ....

نه
من به اندازه ی تنهاییت ، ای هستی من ، .. دوستدارت هستم !!

اَدم ،.. کوله اش را بر داشت
خسته و سخت قدم بر می داشت !...
راهی ظلمت پر شور زمین ..


طفلکی بنده غمگین اَدم!..
در میان لحظه ی جانکاه ، هبوط ...
زیر لبهای خدا باز شنید ،...


نازنینم اَدم !... نه به اندازه ی تنهایی من ...
نه به اندازه ی عرش... نه به اندازه ی گلهای بهشت !...

که به اندازه یک دانه گندم ، تو فقط یادم باش !!!!
نازنینم اَدم .... نبری از یادم ؟؟

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مواظبتم..
نویسنده : فهیمه
تاریخ : شنبه 13 دی 1393

 

 

چه احساس خوبیه وقتی می شنویم کسی می گوید : مواظب خودت باش اما خیلی بهتر از اون اینه که می شنویم کسی می گوید : خودم همیشه مواظبتم !

 

 

مردی جهانديده چهار فرزند داشت. براي آنكه درسي از زندگي به آنها بياموزد آنها را به ترتیب به سراغ درخت گلابی‌ای فرستاد که در فاصله‌ای دور از خانه شان روییده بود.

پسر اول در زمستان، دومی در بهار، سومی در تابستان و پسر چهارم در پاییز به کنار درخت رفتند. سپس پدر همه را فراخواند، از آنها خواست که بر اساس آنچه دیده بودند درخت را توصیف کنند. پسر اول گفت: درخت زشتی بود، خمیده و درهم پیچیده. پسر دوم گفت: نه… درختی پوشیده از جوانه بود و پر از امید شکفتن.

پسر سوم توضيح داد: نه… درختی بود سرشار از شکوفه های زیبا و عطرآگین… و با شکوه ترین صحنه‌ای بود که تا به امروز دیده‌ام. و سرانجام پسر آخري گفت: نه!!! درخت بالغی بود پربار از میوه ها… پر از زندگی و زایش

 

مرد لبخندی زد و گفت: همه شما درست گفتید، اما هر یک از شما فقط یک فصل از زندگی درخت را دیده اید!

شما نمی توانید درباره یک درخت یا یک انسان بر اساس یک فصل قضاوت کنید. لذت، شوق و عشقی که از زندگی‌شان بر می‌آید فقط در انتها نمایان می‌شود، وقتی همه فصل‌ها آمده و رفته باشند!

بنابراين اگر در زمستان تسلیم شوید، امید شکوفایی بهار، زیبایی تابستان و باروری پاییز را از کف داده اید! مبادا بگذاری درد و رنج یک فصل، زیبایی و شادی تمام فصل های دیگر را نابود کند!

و تو اي دوست من زندگی را فقط با فصل های دشوارش نبین؛ در راه های سخت پایداری کن. لحظه های بهتر بالاخره از راه می رسند.

 

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: نیایش , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
گاهی....
نویسنده : فهیمه
تاریخ : شنبه 13 دی 1393

 

گاهی نه گریه آرامت میکند و نه خنده

نه فریاد آرامت میکند و نه سکوت

آنجاست که با چشمانی خیس

رو به آسمان میکنی و میگویی


خدایا تنها تو را دارم

تنهایم مگذار... 

 

 

بارالها...

تونادیده می گیری،

من هم نادیده می گیرم،

توخطاهایم را

ومن عطاهایت را.

 

 

انسان سه راه دارد :

 

راه نـخست از اندیشه می گذرد ، این والاتــــــــرین راه است !

 

راه دوم از تقلید می گذرد ، این آسان تــــــرین راه است !

 

راه سوم از تجربه می گذرد ، این تلخ تـــرین راه است !

 

 

 

 

بی خیـــال نداشتــــه هایت

 

بی خیـــال دلتنــگـــی هـــایت

 


بی خیــــال هر چه که خیـــالت را ناآرام میکنــد

 

به من بگو ببینـــم امروز نفس کشیــده ای؟؟

 

آری؟

 

پس خـوش به حالــــت

 

عمیـــــق نفــس بکــش...

 

عمیـــق عشــق را ....

 

عمیـــق زندگـــی را ...

 

بـــودن را ....

 

بچــش...

 

ببیــــــــن...

 

لمـــــس کـــن...

 

وبا تک تک ســلول هایت فریــاد بزن: شـکــر

 

چشمهـــايت را ببنــد ،

 

در دلت با خدا سخـــن بگـــو ،

 

به همــان زبان ســاده ي خودت سخــن بگو ؛

 

هـــرچه ميخواهي بگـــو ، او ميشنــود !

 

شــايد بخواهي تــورا ببخشـــد ،

 

يـــا آرزويـــي داري ،

 

شـــايد دعـــايي براي يک عـــزيز و يا شـکــــرش ،

 

بــگـــو ميشنـــود . . .

 

اين لحظـــه ي زيبــــا را بـــراي خودت تکـــرار کن ؛

 

پــــرواز دلـت را حـس خواهـي کـرد!

 

من آموختـــــم تو هم بیـــاموز

 

           پیش بی درد صحبــت از درد مکن

 

                    شــاخه ی سبــز دلت را به خطــا زرد مکن 

 

                                          مــــرد اگر نیست کـــوه که هست 

 

                                                  تکیــه بر کــوه کن و تکیــه به نامـــرد نکـــن.... !

 

 

 

 

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
این که خوندمش وحشت کردم.
نویسنده : فهیمه
تاریخ : شنبه 13 دی 1393

 

این که خوندمش وحشت کردم.

خدایا توبه.

 

حضرت فاطمه از پدرشان پیامبر اکرم(ص) در مورد افرادی که نسبت به نماز بی توجه هستند
و آن را سبک می شمارند، سوال کردند.
حضرت فرمودند: یا فاطمه هرکس از مردان و زنان نماز را سبک شمارد،
خداوند او را به پانزده بلا مبتلا می‌سازد:
شش در دنیا، سه در هنگام مرگ، سه در قبر و سه هنگام قیامت
اما بلاهائی که در دنیا به آن ها مبتلا می شود:
1- خداوند، خیر و برکت را از عمر او برمى دارد.
2- خداوند، خیر و برکت را از روزى اش برمى دارد.
3- خداوند، نشانه صالحان را از چهره او محو مى فرماید.
4- در برابر اعمال صالحی که انجام داده، اجر و پاداش به او داده نمى شود.
5- دعاى او به سوى آسمان بالا نمى رود و مستجاب نمى گردد.
6- هیچ بهره اى در دعاى بندگان شایسته خدا نداشته و مشمول دعاى آنان نخواهد بود.
و بلاهائی که در موقع مرگ دامن او را می گیرد:
1- با ذلت و خواری از دنیا می‌رود.
2- گرسنه جان می‌دهد.
3- تشنه جان می‌دهد (اگرچه تمام آب‌های دنیا را بنوشد).
بلاهائی که در قبر به آن مبتلا می شود:
1- خداوند ملکی را بر او می‌گمارد تا او را شکنجه دهد.
2- در قبر در فشار شدیدی قرار می گیرد.
3- قبرش تاریک خواهد بود.
اما بلاهائی که در روز قیـــــامــــت گرفتارش می شود:
1- خداوند ملکی را قرار می دهد تا او را با صورت بر روی زمین بکشد، درحالیکه خلایق به او نگاه می کنند.
2- در حسابش سخت گیری می شود.
3- خداوند با نظر لطف به او نمی‌نگرد و او را پاک نمی‌گرداند و برای او عذابی دردناک است.

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
یه دعای بی نظیر
نویسنده : فهیمه
تاریخ : شنبه 13 دی 1393

 

یه دعای بی نظیر

 

این دعا را منتشر کنید و ببینید چطور غم هایتان از بین میرود:


((سبحان الله یا فارِجَ الهَمّ و یا کاشفَ الغَم

فرِّجْ هَمّی و یَسِّرْامری و ارحَمْ ضعفی و قِلةَ حیلتی

و ارزُقنی من حیث لا اَحتَسِبُ یاربّ العامین))

ترجمه:

منزه است خداوندی که بر طرف کننده غم ها است. غم و مشکل من را برطرف کن،

بر ضعف و کمی چاره ام رحم کن و مرا از جایی که گمان نمی کنم روزی ده ای

پروردگار جهانیان.

 

حضرت محمد (ص) فرمودند : هرکس مردم را از این دعا با خبر کند در گرفتاریش

 گشایش پیدا می کند.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
✔ مـنــ یکـــ دخــترمـ
نویسنده : فهیمه
تاریخ : شنبه 13 دی 1393

 

✔ مـنــ یکـــ دخــترمـ 

✔ مـیـبینــمــ ... مـیـفهـممــ ...

✔ امـآ ســکوتــــ مـیکــنمــ تـآ تـو نـفهـمیـــ ...

✔ حـوآسـمــ بـهـ تـمـآمــ جــزئیـآتــــ ایـنــ دنـیــآ هـســتـــــ

✔ تـمــآمــ و کـمـآلـــ ... بـیـ هـیچـــ سـآنـســوریـــ ...

 

✔ مـنــ یـکــــ دخـترمــ

 

✔ دلـمــ کـهـ بـشــکنــد

✔ دیـگــر بـند نـمیــخـــورد ...!

✔ امــآ بـهـ رویـتـــ نـمیــ آورمـــ کـهـ زخــمشــ نـآعـلـآجــ اســتـــــ ...

✔ نـآعـلـآجــ اسـتـــ و ... شــآیـد هـمیـشـــگیـــ ...

 

✔ مـنــ یـکـــ دخـترمــ

 

✔ و گـآهـیـــ مـیـــآنـــ ایـنـــ هـمهـ انـســـآنـــ نــرمـآلـــ

✔کـمــ مــیــ آورمــ از مــآنـدنــ ، خـستـهـ مـیــشــــومــ ...

✔ مـیبــرمــ ...!

 

✔ مـنـــ یـکـــ دخـترمـــ 

✔ صـــآفــــمــ

✔ ســآدهـ امــ

✔ ایـنـــ دخـتر بـودنـــ رآ دوسـتـــ دآرمـــ ...!

 

 

 

خواستم از

 

 

خونه برم بیرون گفتم یه چک کنم ببینم همه چی

 

 

سرجاشه!!

 

 


نجابت:حاضر√

 

 


حیا:حاضر√

 

 


پاکدامنی:حاضر√

 

 


غرور:حاضر√

 

 


چادر: ؟

 

 


چادر:؟

 

 


چادرم میگه:

 

 


اگرهمگی حاضرن منم هستم وگرنه دوره من یکیو خط بکش ک آبرو

 

 

دارم!!

 

 


چه کنم چادراست دیگر!

 

 


بدون حیا جایی بامن نمی آید...

 



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
آهای چشم چران
نویسنده : فهیمه
تاریخ : شنبه 13 دی 1393

آهای چشم چران

به من که میرسی سرت را پایین بگیر

 از من چیزی جز یک سیاهی تمام قد نمیبینی

برای تو و آن چشم های هیزت چیزی به غیر از وقار ندارم

پس چشمانت را ببند

میدانی؟

شاید این سیاهی چشمت را بزند و نتوانی عروسک های به حراج گذاشته را ببینی

پس چشمانت را به حوالی من که میرسی ببند...

 

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
رفتار من عادی است...
نویسنده : فهیمه
تاریخ : شنبه 13 دی 1393

 

 

رفتار من عادی است

اما نمیدانم چرا

این روزها

از دوستان و آشنایان

هرکس مرا میبیند

از دور میگوید:

این روزها انگار

حال وهوای دیگری داری!

اما 

من مثل هرروزم

با آن نشانی های ساده

و باهمان امضا،همان نام

و با همان رفتار معمولی

مثل همیشه ساکت و آرام

این روزها تنها

حس میکنم گاهی کمی گنگم

گاهی کمی گیجم

حس میکنم

از روزهای پیش قدری بیشتر

این روزها را دوست دارم

گاهی " از تو چه پنهان

باسنگها آواز میخوانم

و قدر 

بعضی لحظه ها را خوب میدانم

این روزها گاهی 

از روز و ماه و سال ، از تقویم

از روزنامه بی خبر هستم

حس میکنم گاهی کمی کمتر

گاهی شدیدا بیشتر هستم

حتی اگر میشد بگویم

این روزها گاهی خدا راهم

یک جور دیگر میپرستم

از جمله دیشب هم

دیگرتر از شبهای بی رحمانه دیگر بود

من کاملا تعطیل بودم

اول نشستم خوب

جورابهایم را اتو کردم

تنها _ حدود هفت فرسخ_ در اتاقم راه رفتم

باکفشهایم گفتگو کردم

و بعداز آن هم

رفتم تمام نامه ها را زیرو رو کردم

و سطر سطر نامه ها را

دنبال آن افسانه موهوم

دنبال آن مجهول گشتم

چیزی ندیدم

تنها یکی از نامه هایم

بوی غریب و مبهمی میداد

انگار

از لابلای کاغذ تاخورده ی نامه

بوی تمام یاسهای آسمانی احساس میشد

دیشب دوباره

بی تاب در بین درختان تاب خوردم

از نردبان ابرها تا آسمان رفتم

در آسمان گشتم

و جیبهایم را 

از پارههای ابر پر کردم

جای شما خالی!

یک لقمه از حجم سفید ابرهای ترد

یک پاره از مهتاب خوردم

دیشب پس از سی سال فهمیدم

که رنگ چشمانم کمی میشی است

و برخلاف سالهای پیش

رنگ بنفش و ارغوانی را

از رنگ آبی دوستتر دارم

دیشب برای اولین بار

دیدم که نام کوچم دیگر

چندان بزرگ و هیبت آور نیست

این روزها دیگر

تعداد موهای سفیدم را نمیدانم

گاهی برای یادبود لحظه ای کوچک

یک روز کامل جشن میگیرم

گاهی 

صد بار در یک روز میمیرم

حتی

یک شاخه از محبوبه های شب

یک غنچه مریم هم برای مردنم کافیست

گاهی نگاهم درتمام روز

با عابران ناشناس شهر

احساس گنگ آشنایی میکند

گاهی دل بی دست و پا و سربزیرم را

آهنگ یک موسیقی غمگین

هوایی میکند

اما

غیر از همین حسها که گفتم

و غیر از این رفتار معمولی

و غیر از این حال وهوای ساده و عادی

حال و هوای دیگری

در دل ندارم

رفتار من عادی است..........

 

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
عید ولایت امام زمان عج مبارک***
نویسنده : فهیمه
تاریخ : شنبه 13 دی 1393

صفای دل با صفایان ز توست

دلی بی یاد تو مصفا نمی شود

بقای عالم ز عطر گل نرگس است

بی دیدن این رخ ، دیده بینا نمی شود

چشم ما لایق فیض شرفیابی نیست

ورنه حجت حق بدین آشکارا نمی شود

این جمله را بر عرش برین نگاشته اند

“هر یوسفی یوسف زهرا نمی شود”

******اللهم عجل لولیک الفرج******

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
اینگونه ازدواج کنید ...
نویسنده : فهیمه
تاریخ : جمعه 12 دی 1393
ازدواج, توصیه, شروع زندگی مشترک, مسائل زندگی, مسائل زناشویی, زندگی زناشویی, شرایط ازدواج کردن, شعور, بخشایش, ازدواج با محبت, ازدواج کردن, روابط عاطفی
 

می خواهم یک توصیه جدی و اساسی به همه شما داشته باشم؛ اینکه حتما ازدواج کنید! شاید تعجب کنید و بگویید ازدواج که کار بی حساب و کتابی نیست که فقط با یک توصیه بتوان آن را انجام داد. بله درست است اما هر ازدواجی هم لزوما آن ازدواجی که شما فکر می کنید، نیست!

 



:: موضوعات مرتبط: اجتماع امروز , ,
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
:: ادامه مطلب ...
یک روز یه ترکه
نویسنده : فهیمه
تاریخ : یک شنبه 7 دی 1393

 

_ یک روز یه ترکه باعث میشه فوتبال ایران و آسیا رو با اسم ایشون بشناسن "علی دایی"

_ یک روز یه ترکه نابغه والیبال جهان میشه "سعید معروف"

_ یک روز یه ترکه بوئینگ ۷۲۷ را بدون چرخ دماغه بسلامت فرود آورد "کاپیتان شهبازی"

_ یک روز یه ترکه میره جبهه بعد از یه مدت فرمانده میشه وقتی بهش میگن داداشت شهید شده سمت عراقیها مونده اجازه بدید بریم بیاریمش میگه کدوم داداشم اینجا همه داداش های من هستند اون ترکه بعداً خودش هم به خیل داداش های شهیدش ملحق شد "باکری"

_ یک روز یه ترکه اولین عمل جراحی قلب و کلیه رو تو ایران انجام داد و جایزه بهترین پزشک رو دریافت میکنه "پروفسور جواد هیئت"

_ یک روز یه ترکه اولین دانشگاه هفت زبانه دنیا رو راه انداخت "ربیع رشیدی"

_ یک روز یک ترکه لباس هاشو تو سرمای آذربایجان و خطر برخورد قطار آتش میزنه تا قطاری با مسافرهاش سالم بمونن "دهقان فداکار"

_ یک روز یه ترکه اولین بار مدرسه ایی برای لال ها و کرها بنیانگذاری کرد "باغچه بان"

_ یک روز یک ترکه بابک بود، شهریار بود، ستارخان بود، باقرخان بود و برای همیشه مرد بودند

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

 

 

حضرت آیةالله شبیری زنجانی از مراجع تقليد می‌گویند: تعقیباتی که بعد از نماز های واجب انجام می‌دهم و به آن مقیدم، به این ترتیب است:

۱- آیةالکرسی تا «و هو العلی العظیم»

۲- تسبیحات حضرت فاطمه زهرا(س)

۳- سه‌مرتبه سوره توحید؛

۴- سه مرتبه صلوات و سه مرتبه: «و من یتّق‌الله یعجل له مخرجاً و یرزقه من حیث لا یحتسب و من یتوکّل علی‌الله فهو حسبه إنّ‌الله بالغ أمره قد جعل‌الله لکلّ شیء قدراً».

۵- سی‌مرتبه تسبیحات اربعه؛ چون تسبیحات اربعه بعد از هر نماز واجب ـ‌ به‌خصوص برای مسافر که نمازش قصر است‌ ـ مستحب است.

۶- دعای سلامتی حضرت ولی‌عصر علیه السلام

۷- در سجده، چهارده مرتبه: «یا واسع یا وهّاب» یک‌نفس خوانده شود و اگر نفَس کفایت نکند، چهارده مرتبه: «یا وهّاب» بگوید. روایت این را نمی‌دانم، ولی آقای آسید ابوالحسن مرتضوی ـ از علمای تهران که مورد قبول اهل علم و اهل دعا و ذکر بود- این‌را برای مشکلات مادی و مانند این‌ها سفارش کرده بود.

آقای حاج آقا رضا صدر می‌گفت: من مشکلات مادی زیادی داشتم که برطرف نشده بود. این دستور را آقای آسیدابوالحسن مرتضوی به من داد. من از حاج آقا رضا شنیدم که او به این دستور عمل کرده و گشایشی در کارش شده بود. حاج آقا رضا اجازه آن را به من هم داد.

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
حلول ماه ربیع مبارک****
نویسنده : فهیمه
تاریخ : چهار شنبه 3 دی 1393



در ربیع الاول،این ماه خجسته، نسیم سحری جان مایه عشق را به گستره خاکیان می فرستد.

 

جوانه های تبسم لب ها را شاداب از طراوت تغزلی دیگر کرده و

 

همگی قدوم نوزادی را که سبب آفرینش است تبریک می گویند

که یا محمّد! به جمع خاکیان دوستدارت خوش آمدی!


حلول ماه ربیع الاول، ماه جشن و سرور اهل بیت(ع) مبارک باد



 

حلول ماه ربیع الاول مبارک باد

آغازربیع وبرکات است امشب



پایان صفر؛أخذ برات است امشب



دادیم بشارت ب نبی باصلوات


زیرا که بهارصلوات است امشب

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
بعداز محرم وصفر که میشه
نویسنده : فهیمه
تاریخ : چهار شنبه 3 دی 1393

هر سال
بعداز محرم وصفر که میشه ،
به یاد سخنرانی  حاج آقا امینی ، می افتم
که  خطاب به مردم فرمود که
کبوتر بازها وقتی یه کبوتر از بازار می خرند ،
چند روزی بال و پرش رو می بندند ،
روی پشت بام خو نه بهش آب و دانه میدن ،
بعد چند روز
بال و پرش رو باز می کنند ، و پروازش میدن،
اگه اون کبوتر رفت و مجددأ برگشت روی همون پشت بام نشست ،
میگن هنر داره و رگه داره ، اما اگه برنگشت و رفت ،
روی پشت بام کس دیگه ای نشست ،
میگن بی هنر وبی رگ بود !
آهای مردم
آهای جوان ها ،
محرم و صفرگذشت
و توی این دو ماه امام حسین(ع)  ما ها رو خرید
بال وپر مون  رو بست پیش خودش نگه داشت ،
در این دو ماه میهمان امام حسین(ع) بودیم 
و هر جا  دعوتمون کردند به احترام امام حسین(ع) بود
و در واقع از آب و نان امام حسین(ع) خوردیم ،
حالا بعد دو ماه بال و پر مون رو باز کرده که پرواز کنیم ،
نکنه که بی هنر و بی رگ باشیم ،
بریم روی بام کس دیگه بشینیم ،
نکنه نان ونمک بخوریم و نمکدون بشکنیم ،
بیایید به امام حسین(ع)یه قول بدیم ،
قول بدیم که تا ماه محرم سال دیگه
فقط کبوتر امام حسین(ع) باشیم
وفقط واسه اون پرواز کنیم،
وفقط روی پشت بام اون بشینیم



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
یا امام رضا ع
نویسنده : فهیمه
تاریخ : یک شنبه 30 آذر 1393

 

حتی اگر تمام درهای دنیا به رویم بسته باشد

مهم نیست. . .

چون در حرم تو همیشه باز است آقا جان . . .

 السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام

 

*****************************************

شرمنده‌ام كه همت آهو نداشتم

شصت و سه سال راه به اين سو نداشتم

 
اقرار مي‌كنم كه من – اين هاي و هوي گنگ-

ها داشتم هميشه ولي هو نداشتم

 
جسمي معطر از نفسي گاه داشتم

روحي به هيچ رايحه خوشبو نداشتم

 
فانوس بخت گم‌شدگان هميشه‌ام

حتي براي ديدن خود سو نداشتم

 
وايا به من كه با همه‌ي هم زباني‌ام

در خانواده نيز دعاگو نداشتم

 
شعرم صراحتي‌ست دل‌آزار، راستش

راهي به اين زمانه‌ي نه تو نداشتم

 
نيشم هميشه بيشتر از نوش بوده است

باور نمي‌كنيد كه كندو نداشتم؟!

 
مي‌شد كه بندگي كنم و زندگي كنم

اما من اعتقاد به تابو نداشتم

 
آقا شما كه از همه‌كس باخبرتريد

من جز سري نهاده به زانو نداشتم

 
خوانده و يا نخوانده به پابوس آمدم؟

ديگر سوال ديگري از او نداشتم

غزل محمدعلی بهمنی برای امام رضا (ع)

********************************************


|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
:: ادامه مطلب ...
تقویم واوقات شرعی
" >اوقات شرعی
//Ashoora.ir|Shohada Beginsوصیت شهدا" >وصیتنامه شهدا

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

مشاوره






آمار مطالب

:: کل مطالب : 599
:: کل نظرات : 8

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 3

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 65
:: باردید دیروز : 4
:: بازدید هفته : 65
:: بازدید ماه : 850
:: بازدید سال : 7808
:: بازدید کلی : 188693

RSS

Powered By
loxblog.Com