
همین که گفتیم شیعه ایم،کار تمام نمی شه!
به حرف و ادعا هم نیست و با حلوا حلوا کردن هم دهان شیرین نمی شه!
باید در میدان عمل ثابت کرد که چند مَرده حلاجیم!
نه مثل خیلیامون که فقط حرف می زنیم و شعار می دیم ولی عملمون ذره ای
با حرفامون تناسب نداره!
«جابر گويد: حضرت امام محمد باقر عليه السلام به من فرمود: اى جابر آيا براى تشيع همين بس است كه كسى ادعا كند محبت ما اهل بيت را؟
سوگند به خدا كه شيعيان ما نيستند مگر افرادى كه تقواى خدا پيشه گيرند و او را اطاعت كنند.
شيعيان ما شناخته نمی شوند مگر به تواضع و خشوع دل، و نگاهداری امانت و به زياد
ياد خدا كردن، و به زياد روزه گرفتن، و نماز خواندن و احسان به پدر و مادر نمودن، و
مراعات فقراى از همسايگان را نمودن و از حال آنها با خبر بودن و از حال مسكينان و
قرض داران و يتيمان با اطلاع بودن، و به آنهارسيدگی كردن و در گفتار از راستى
تجاوز نكردن و تلاوت قرآن كردن و زبان را از گفتگو با مردم مگر چيزهائى که راجع به خير
آنها است بازداشتن، و افرادامين و مورداعتماد اقوام خود بودن در همه چيزها.
جابر گويد: عرض كردم اى فرزند رسول خدا ما در امروز كسى را به اين صفت كه بيان مى فرمائى نمى شناسيم.
حضرت فرمود: اى جابر آراء و مذاهب فكر تو را خراب نكند و تو را در شک در نياورد.
آيا براى انسان همين قدر كافى است كه بگويد: من على را دوست دارم و ولايت امر او را قبول دارم و در عين حال عمل به دستورات او نكند؟ و اگر كسى بگويد: من رسولخدا را دوست دارم - با آنكه معلوم است كه رسول خدا از على بهتر است - در صورتى كه عمل به سنت رسول خدا نكند اين محبت و دوستى براى او فائدهاى ندارد.
بنابراين تقواى خدا را پيشه سازيد، و به آنچه خدا فرموده عمل بنمائيد.
بين خدا و كسى قرابت و خويشاوندى نيست، محبوبترين بندگان در نزد خدا پرهيزكارترين آنهاست، و عاملترين آنها به دستورات خدا.
اى جابر سوگند به خدا بندهاى نمىتواند به خدا نزديك گردد مگر به فرمانبردارى از اوامر او، و با ما چنين قدرت و اختيارى نيست كه كسى را از آتش برى سازيم و هيچ بندهاى بر خدا نمى تواند حجتى اقامه كند.كسى كه مطيع خدا باشد او دوست ماست، و كسى كه گناه كند او دشمن ماست، و كسى را قدرتی نيست كه به ولايت ما برسد مگر به عمل صالح و اجتناب از افعال ناپسند».